دلنوشته‌های دل ساده من❤



ساعت 5:15 صبح با صدای گوش‌نواز آلارم هم‌اتاقیم از خواب ناز بیدار شدم و به محض بیدار شدن تمام خویشاوندان این انسان فهمیم اعم از سببی و نسبی رو مورد لطف و عنایت قرار دادم.  بعد از چند دقیقه انتظار که شاید آقا خودش با صدای گوشیش بیدار شه و این صدای شوم رو قطع کنه کاملا ناامید شدم و طی یک حرکت بس جوانمردانه جهت رفاه حال سایرین برای لحظاتی از تخت نازم دل کندم و پا شدم گوشی این دوست عزیزتر از جان رو خفه کردم! 

برگشتم به آغوش یار با وفام و یارم با صدای جیرجیر بهم خوش‌آمد گفت(منظور تخت است که با وفاتر از آن به عمرم ندیدم) تا ادامه خواب نازمو برم، خروس خونه همسایه طی یک حرکت شدیدا ناجوانمردانه و غیراخلاقی شروع کرد به قوقولی قوقو کردن :|

لطف و عنایت بی‌پایانم نصیب خویشاوندان آقا خروسه و صدالبته خود خوش‌صداش هم شد! 

بعد از نیم ساعت بالاخره خوابم برد و حدود ساعت هشت با شنیدن صدایی عجیب و پیوسته بیدار شدم و دیدم که آلارم یکی دیگه از دوستان داره گوشنوازی میکنه و یاد این جمله افتادم که میگه:

تاریخ تکرار می‌شود و نفهمی و بی‌فرهنگی انسان‌ها تکرارتر :/

نکته اخلاقی: خونتون خروس نگه ندارید :)) 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

روزمرگی طاها نسیم ملایم خنک در ظهر داغ تابستان تعویض روغن TOYOTA مِهروَرزی با همه آیینِ ماست! besparid Store Haker هیأت کوهنوردی اوز طراحی داخلی در اردبیل دیزان خانه معماری لوکس من یک انسان توحیدی هستم! مدرن تخت | 02177181178